پاکدشت 24

بوسیله گزارش همشهری آنلاین به نقل از نامه شرق، فروردین سال گذشته مأموران پلیس درون روانی قتل زنی ۶۰ ساله فراغت گرفتند. پسر این زن مدعی بود او خودش را از نرده های ساختمان آویزان کرده است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، جسد زن ۶۰ ساله بوسیله اشتهار گلی را بوسیله پزشکی قانونی انتقال دادند و کارشناسان بررسی صحنه جرم تحقیقات ویژه ای را روی این بایگانی آغاز کردند.

آنها وارد شدند نحوه گره سرقت کردن طناب طوری ازاله که فرد با آن خودکشی کرده باشد و این گره نمی تواند باعث مرگ شود. ضمن اینکه انحراف های نرده نشان می انصاف این عیال تلاش می کرده خودش را استخلاص دهد. وقتی دختر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت، او نیز نسبت به خودکشی مادرش ابراز تردید کرد و گفت: پاپا من زنی سرزنده و شاد وجود. او هیچ ثانیه درباره اینکه بمیرد یا خودکشی کند، فکر نمی کرد. ضمن اینکه برادرم پدرام که با من و مادرم زندگی می کرد، مدتی بود با مادرم فرق ظاهر کرده وجود. او اعتیاد دارد و من و مادرم را فراوان زحمت می کرد.

پدرام که خودش مأموران را خبر کرده بود، درون بازجویی های مقدماتی ادعا کرد گفته های خواهرش کذب است و او مغایرت شدیدی با مادرش نداشت. او گفت: من و مادرم اختلاف رویت  داشتیم اما من او را به قتل نرساندم. این در حالی بود که پزشکی عرفی جهت مرگ عیال را دیگرکشی عنوان و تو نظریه ای که خطاب به دادسرا ارسال کرد، نوشت که متباعد به دیدن می رسد این زن خودکشی کرده باشد و انگیزه مرگ خفگی است. ضمن اینکه خراشیدگی هایی روی بدن عیال وجود دارد که از درگیری قبل از مرگ حکایت دارد.

وقتی پدرام با این مدرک روبه رو شد، درنهایت به جنایت اشعار کرد و گفت: مدت ها بود که با مادر و خواهرم زندگی می کردم. چند سال قبل بوسیله مواد اعتیاد بی پرده کردم و از وقتی که قوم ام متوجه شدند مواد کاربرد می کنم، با آنها دچار فرق شدم. برادرانم وصلت کرده بودند اما مادرم و خواهرم با اندوه زندگی می کردند و غلام حزن بعد از اینکه زنم را متارکه دادم، دوباره به خانه مادرم برگشتم.

او ادامه داد: از وقتی موضوع اعتیاد غلام صریح شد، مادرم و خواهرم مدام با من بحران می کردند. تا اینکه مدتی قبل از حادثه واقف شدم مادرم مسکن اش را به شهرت خواهرم کرده تا سپس از مرگش چیزی بوسیله غلام ارث نرسد. آن اعتبار از این موضوع ناراحت شدم که همه زندگی ام به بی قراری ریخت. از اینکه سپس از اجل مادرم چیزی بوسیله دست نمی آوردم، ناراحت نبودم،.از اینکه مادرم من را لایق مرده ریگ نمی دانست، نگران بودم. تا اینکه روز حادثه وقتی در خانه تنها بودیم، شیوه این موضوع با مادرم درگیر شدم و به او گفتم حق نداشت بدون اینکه بوسیله من بگوید، خانه را به معروفیت خواهرم کند. مادرم گفت چون معتادی، نمی خواهم پولی بوسیله داخل برسد.

قاضی گفت: سر این جریان با هم جروبحث کردیم و من در یک ثانیه آن قدر عصبانی شدم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و مادرم را هل دادم. سرش بوسیله دیوار خورد. دیگر کاری به مادرم نداشتم، خیال کردم خودش اهتزاز می شود و می رود. ضربه اصلا طوری نبود که باعث مرگش شود. به اتاقم رفتم و چند ساعتی خواب بودم. وقتی مسبوق شدم و خارج آمدم، نعش مادرم را در راه پله دیدم. این صحنه به شدت غلام را تحت تأثیر راحتی داد اما هیچ کاری از دستم برنمی آمد؛ تصمیم گرفتم اجل او را خودکشی نشان دهم. طنابی را به نرده چروک زدم و نعش مادرم را آویزان کردم و به همگی گفتم مادر خودکشی کرده است.

متهم گفت: من به عمد مادرم را نکشتم، او را هل دادم، چون با من گلاویز شده بود. سرود کشتنش را نداشتم. غلام مادرم را خودی داشتم. با اینکه او مرا شناخت نداشت ولی من خیلی دوستش داشتم. سپس از گفته های متهم به اذن بازپرس او اسیر شد و چیز پهن جنایت را هم بازسازی کرد. وقتی اولیای لمحه برای اقرار التماس خود بوسیله دادسرا احضارشدند، برادران متهم اخبار گذشت کردند و گفتند شکایتی ندارند اما خواهر متهم گفت التماس قصاص دارد. او گفت: مادر من زن زحمتکشی حیات. او بوسیله ماندگی خانه خریده بود و بعد از پدرم به زحمت ما را بزرگ کرد. مادرم می ترسید برادرم به تفکر اعتیادش خانه را از پنجه ما دربیاورد. به همین دلیل بناء را به نام غلام کرد تا بعد از مرگش غلام آواره خیابان ها نشوم. چون می دانست برادرم من را اذیت خواهد کرد. مادرم تو این دنیا عزب کسی بود که داشتم و حالا که برادرم او را کشته، طالب قصاصش هستم و حاضر به اغماض غصه نیستم.

با توجه به شکایت این دوشیزه و همچنین درخواست قصاص او پرونده بخاطر تحقیق به شعبه ۱۰ محکمه کیفری استان تهران فرستاده شد و قاضی به زودی پای میز دادرسی می رود.
  • ۹۹/۰۷/۲۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی